سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ادامه مطلب...
 
قالب وبلاگ
آخرین مطالب

به نام خدا و با سلام

(1)

یه بنده خدایی که خیلی آدم مهم و نکته سنج و ظریفی بوده یه پسر خیلی ساده لوح داشت و خیلی دلش میخواست پسرش هم مثل خودش آدم بزرگی باشه یه روز به پسرش میگه: پسرم اگه میخوای آدم بزرگی باشی سعی کن حرفای بزرگ بزنی .   پسره هم که خیلی ادم ساده لوحی بوده یه روز که با باباش رفته بود توی یه مجلس بزرگ از اونجایی که خیلی بابایی بوده و همیشه حرفای باباشو گوش میداده میاد به حرف باباهه عمل کنه و یهو بلند میشه تو مجلس و با صدای بلند میگه :فیل؛ نهنگ، اژدها...

البته این بنده خدا احتمالا خیلی سال های پیش زندگی می کرده وگرنه اگه الان زندگی می کرد میتونست حرفای بزرگتری بزنه مثلا کره زمین ، کهکشان راه شیری، مدیریت جهانی و...

(2)

در جلسات گذشته درس جامعه شناسی استاد محترم عکس هایی را به ما نشون داد که حاصل سفر به هند بود در این عکس ها که عکاسش خود استاد محترم بود و مشخص بود که خیلی ناشیانه و آماتوره استاد عکسای از منتاطق فقیر نشین و بد بخت بیچاره هند تهیه کرده بود میخواست مثلا فاصله و شکاف عمیق طبقاتی در هند را به ما نشون بده و همچنین عکسایی از مردمی که توی خیابون ها می خوابیدند و در حاشیه پیاده روها و خلاصه بی خانمان بودند و گرسنه

داشتم فکر میکردم اخه این چکاریه آدم این همه پول خرج کنه و بره هند و اونقت بره ملت بد بخت و فقیر بیچاره را ببینه و از شون عکس بگیره و بیاره نشون بده بعد کلی هم به اقفتصاد مملکت صدمه وارد کنه با خارج کردن ارز از مملکت و بعد هم بیاد کلی پز بده که رفته هند به نظر من کافی بود استاد یه کمی چشماشو باز می کردم واطراف خودشو میدید و به جای این همه هزینه کردن بریا رفتن به هند دو تا بلیط اتوبوس می گرفت وق پایین شهر میزد و میدید که چه آدمای بیچاره ای همین بیخ گوش زندگی میکنن و از اونا عکس می گرفت و نمایش میداد نه تنها هزینه خیلی کمتری داشت بلکه خود استاد هم بالاخره میدید بعضی ها چه وضعی دارن و شاید به عنوان یه استاد دانشگاه یه فکری به حالشون می کرد  اینهمه هم پول خرج نمیکرد بره هند تازه هم خطرش کمتر بود هم به اقتصاد ممکلت آسیب نمیزد با خارج کردن ارز از مملکت

به قول معروف می گن... ولش کن به قول معروف هیچی نمیگن

 

(3)

 

فکر میکنم هر چقدر که یکی را دوست نداشته باشی به همون اندازه باید رنج و عذاب بکشی چه از بودنش چه از نبودنش اصلا بزرگترین رنج بشر ناشی از همین دوست داشتنه هرچقدر که یکی را دوست نداشته باشی به همون اندازه مورد بی توجهی اون شخص قرار میگیری حالا هی میتونی خودتو توجیه کنی و بگی :

اگر با دیگرانش بود میلی

چرا ظرف مرا بشکست لیلی

به هر حال دوست داشتن همیشه همراه با رنج و عذاب بوده و دوست داشتنی که همراه با رنج و عذاب نباشه اصلا دوست داشتن نیست

قاون عشق سوختن است و به قدر درد

محبوب آستانه محبوب می شوی (محمد رضا ترکی )

اما تو این دوره زمون مصرع اول بیت فوق صدق می کنه اما مصرع دومش کاذبه یعنی قاون عشق و دوست داشتن سوختن و درد کشیدن هست اما به همون اندازه که می سوزس و درد میکشی محبوب نمی شی بلکه بدتر مورد بی توجهی قرار می گیری و هیچی بدتر از این بی توجهی نیست و این بی توجهیه که آدم را نابود میکنه و به تباهی و نیستی می کشونه

قبول با من اگر هم که سر کنی سخت است

ستاره من و تو در تقارنی سخت است

بزن ببند بمیران برای من ساده است

توجهی که به قلبم نمی کنی سخت است(امیر مرزبان)

حالا هی به طرف مقابلت بگو که دوستش داری هی 60 تا 60 تا براش پیامک بزن هی بهش دم ساعت زنگ بزن و بگو که به یادش هستی و میخوای حالشو بپرسی چه قایده ای داره

اگر از جانب معشوق نباشد کششی

کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد

البته همه اینا را که گفتم باید در موقعیتش قرار بگیری تا بفمهییعنی چی صرفا با توصیف دیگران نمیهمی این چیزا یعنی چی درسته گاهی اوقات ادم باید از تجربیات دیگران استفاده کنه تا یه چیزی را بفهمه و نباید همیشه خودت یه چیزی را تجربه کنی ولی این موضوع از اون موضوعاتی نیست که بشه با تجربیات دیگران فهمیدش باید خودت حتما تجربه کنی تا بفهمی یعنی چی

آتش بگیر تا که بدانی چه می کشم

احساس سوختن به تماشا نمی شود

 


[ پنج شنبه 90/5/27 ] [ 10:10 صبح ] [ ایلیا ] [ دیدگاه () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

شاعر ، روزنامه نگار و دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق بین الملل دیشب از دست شما سایه خود را کشتم/ من روانی شده ام سر به سرم نگذارید
موضوعات وب