سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ادامه مطلب...
 
قالب وبلاگ
آخرین مطالب

 

(1)

اولین بار محمد را توی مشهد دیدم با بچه های به اصطلاح فعال فرهنگی دانشگاهشون اومده بودن اردو رفته بودم به میلاد سر بزنم اونجا بود که با محمد اشنا شدم.چیزی که بعد ها باعث شد دوستی مون عمیق تر بشه مجله فراسو بود من اون موقع تو مجله فراسو کار می کردم باید مجله را تا 14 فرودین اماده می کردم تعطیلات عید بود و در به در دنبال یکی میگشتم که بتونه صفحات داخلی مجله را طراحی کنه. محمد بهترین گزینه بود این بهانه ای شد برای اشنایی بیشتر و سر اغاز یه دوستی صمیمانه و عمیق البته دوستی من و محمد خیلی پیشتر شروع شده بود همون موقع که از بین اون همه فعال مثلا فرهنگی فقط از محمد شماره گرقتم همون موقع فهمیدم که چقدر بچه با استعدادیه و بعد ها چقدر میتونه کمکم کنه آخه من تو استعداد یابی خیلی بی نظیرم

محمد دانشجوی مهندسی برقه . البته رییس انجمن پی ال اس  (PLS)  (این یکی را هنوز سر در نیاوردم چیه احتمالا باید یه انجمن مخفی باشه!!!!)هم هست 12 سال مدرسه درس خونده 2 سال هم دانشگاه رشته برق تازه از کلاس اول ابتدایی هم درس معارفش را خوب خونده و خیلی هم خوب یاد گرقته همیشه نمره 20 می گرقته البته اسنادش هم موجوده!!!!همه مدراکش را هم داره از کامپیوتر خیلی سر در میاره مخصوصا توی ورد   (WORD)که خیلی سر رشته داره تازه کارهای طراحی مجله را خیلی خوب انجام میده توی طراحی لوگو و سایت هم تبحر خاصی داره ولی با همه اینها وبلاگ نویسه فکر میکنه وبلاگ نویسی یه شغله همه اینها به کنار توی تعطیلات عید هم به عنوان امدادگر سازمان جوانان هلال احمر مسافران نوروزی را هدایت می کرده هر چند خودش دوست نداره کسی هدایتش کنه

خلاصه اینکه محمد خیلی باسواده . به هر حال سوادچیز خیلی خوبیه ادمی که سواد نداشته باشه کوره اینو همیشه مامان بزرگم میگه

(2)

مامان بزرگم خیلی پیره مثل آفتاب لب بومه (هر چند عمر دست خداست)سواد نداره به قول خودش کوره چون بی سواده از اعداد و ارقام هم سر در نمیاره یادمه زلزله بم که اومده بود پیش یکی از اشناهامون نشسته بود از زلزله تعریف می کرد برگشت گفت ننه جان زلزله بم خیلی شدید بوده یک دقیقه , دودقیقه که نبوده 12 ثانیه بوده بنده خدا فکر میکنه 12 ثانیه از دو دقیقه بیشتره یه بار هم یادمه اون موقع که هنوز یارانه ها را هدفمند نکرده بودند یعنی 16 , 17 سال پیش میخواست ا ز این میوه فروشایی که با گاری توی کوجه و خیابون میوه میفروشن خیار بخره برامون خیار شور درست کنه به فروشنده گفت اقا خیار کیلویی چنده طرف گفت 28 تومن مامان بزرگم برگشت گفت نه اقا 28 تومن گرونه اگه 30 تومن میدی میخرم ولی 28 تومن نمیخوام بنده خدا فکر میکرد 28 تومن از 30 تومن بیشتره چکارش میشه کرد بیسواده دیگه البته تقصیر هم نداره میگه زمان اونا درس و مدرسه نبوده که. کسی نمیتونست مدرسه بره .پسرا نمیتونستن چه برسه به دخترا البته نیازی هم به این کار نبوده چون اون موقع همه کارهای ما را خارجی انجام می دادند از راه آهن و کشیدن ریل بگیر تا نیروگاه برق و صنعت نفت و خیلی چیزهای دیگه همش دست خارجیا بوده بعد هم نهضت سواد آموزی اومد دیگه درس خوندن و سواد یاد گرفتن از اونا گذشته بود.

تازه اینا که چیزی نیست مامان بزرگم همیشه واژه ها را اشتباهی میگه مثلا به محرومیت زدایی میگه محرومیت زایی .همین چند روز پیش می گفت خدا اقای رییس جمهور را برای ما حفط کنه گفته با هدفمند کردن یارانه ها میخواییم محرومیت زایی کنیم

(3)

مامان بزرگم همین چند روز پیش خبر اختلاس سه هزار میلیارد تومنی را از تلویزیون شنیده بنده خدا نمیدونه اختلاس چیه . به اختلاس میگه التماس میگه سه هزار از بانک التماس کردند اون معنای میلیارد و میلیون واین چیزا را نمیدونه بیشترین پولی که تا حالا تو عمرش دیده همین یارنه های نقدیه که به حسابش میریزن تازه اونم باید یه چیزی بذاره روش قبضاشو پرداخت کنه فکر می کنه سه هزار میلیارد تومن از 45 هزار تومن یارانه نقدی کمتره اخه اون فقط به سه و 45 نگاه میکنه نمیدونه هزرا بیشتره یا میلیون یا میلیارد تقصیری هم نداره از اعداد و ارقام سر در نمیاره دیشب میگفت ایلیا جان مگه این بندگان خدا یارانه 45هزار تومنی کفاف زندگیشونو نمیده که رفتن به خاطر سه هزار به بانک التماس کردند اخه سه هزار چیه که بری به خاطرش التماس کنی بعد ش ادامه میده خب البته شاید تقصیر نداشتن اخه این روزا خرج زندگی خیلی رفته بالا میری از بانک وام هم بگیری به خاطر پونصد هزار تومن کلی باید اینور و اونور برنی و ضامن بیری چاره ای نداری باید بری به خاطر سه هزار میلیارد بیقتی به پاشون والتماس کنی تازه اخرشم این میشه که میان تو تلویزیون آبروت را میبرن که رفتی به خاطر سه هزار میلیارد التماسشونو کردی.

(4)

محمد اما از اعداد و ارقام خیلی سر در میاره اون هیچ واژه ای را اشتباهی نمیگه برخلاف مامان بزرگم که از هیچی سر در نمیاره از خیلی چیزا سر در میاره کامپیوتر میدونه اینترنت میره تازه فیلتر شکن هم استفاده میکنه تازه توی فیس بوک هم عضوه یه سره هم تو گوگل پلاسه بخلاف من که از این چیزا سر در نمیارم گفتم که محمد رفیق خیلی خوبیه کلیبه من سود میرسونه همین چند روز پیش لب تابمو درست کرد تازه باهاش میتونم برم بیرون با هم پیتزا بخوریم ماشروم برگر بخوریم و خیلی جاهای دیگه میتونیم بریم درباره خیلی چیزا هم میتونه کمکم کنه از جمله همین اختلاس سه هزار میلیارد تومنی اگه اون نبود من نمیتونستم بفهمم سه هزار میلیارد تومن یعنی چقدر اخه منم از اعداد و ارقام زیاد سر در نمیارم بالاخره بخشیش هم ارثی دیگه. همین چند روز پیش باهاش رفتم بیرون پیتزا بخوریم میگه ایلیا میدونی سه هزار میلیارد یعنی چقدر میگم خوب نه من تا حالا بیشرین پولی که دیدم همین 45 هزار تومن یارانه نقدیه که هر ماه دولت تو حسابمون میریزه تازه اونم این ماه قطع شده میگن مدارکتون مشکل داره ابته یه بار هم پونصد هزار تومن وام گرفتم بعد از کلی دوندگی و اینور واونور زدن ده بارشو وثیقه گذاشتم اینا بیشترین پولیه که تا حالا دیدم  میگه من نشستم حساب کردم اگه یه نفر از روز اولی که به دنیا میاد روزی صد میلیون تومن در امد روزانه داشته باشه بعد از هشتاد و سه سال و سه ماه و سه روز جمع در آمدش میشه سه هزار میلیارد  تومن یه دفعه مخم سوت میکشه میگم خب حالا چه شغلی هست که یه نفر میتونه توش درروز صد میلیون در امد داشته باشه تازه اونم هر روز تازه اونم از اولین روز زندگیش تازه اونم از... و خیلی تازه های دیگه تازه کیه با این وضعیت افزایش مرگ و میر بتونه تا 83 سال عمر کنه و...

 اشتهام کور شده لقنه پیتزا گیر میکنه تو گلوم محمذ میگه ایلیا زود باش پیتزاتو بخور میخوایم بریم دیرمون شده ها چقد یواش غذا میخوری نگاه میکنم به سقف کافی شاپ میگم راستی محمد نظرت راجع به این سقفه چیه قشنگه نه ... راستی اسم عطرت چیه؟... چقدر بوش خوبه...راستی اون ترانه اسمش چی بود همیشه میخوندی ؟...چه لاک خوش رنگی... چه ارایشی... عجب دوس دختری...

(4)

چند روز پیش که داشتم با محمد صحبت میکردم بازم بحث اختلاس پیش اومد میگه چرا تو وبلاگت چیزی راجع به این ننوشتی ؟ میگم خب بنویسم که چی بشه؟حالا فرض کن نوشتم بعدش چی ؟چه اتفاقی میفته این همه ادم مگه مینویسن چه اتفاقی میفته؟ این همه ادم هم که نمیسن چه اتفاقی میفته ؟ منم یکی از اونایی که نمی نویسن مگه اون قبلیه نبود که به بیشتر نماینئگان مجلس ششم پول داده بود اخرش چی شد؟ همون رییسشون گفت اگه من نمیگرفتم یکی دیگه میگرفت ... امام به من اجازه داده بود بگیرم...تازه یه چیزی هم از مردم طلبکار شد که چرا بهش رای ندادنداصلا این چیا به من چه ربطی داره...تو نفست از جای گرم بلند میشه به ما همین 45 هزار تومن یارانه نقدی را بدن از سرمون هم زیاده چکار به این کارا داریم ... راستی جمعه بازی استقلال – پرسپولیس بود میدونید چند چند شدند؟ استقلال 2 به هیچ برنده شد

 


[ یکشنبه 90/6/27 ] [ 4:33 عصر ] [ ایلیا ] [ دیدگاه () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

شاعر ، روزنامه نگار و دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق بین الملل دیشب از دست شما سایه خود را کشتم/ من روانی شده ام سر به سرم نگذارید
موضوعات وب