سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ادامه مطلب...
 
قالب وبلاگ
آخرین مطالب

به نام خدا و با سلام

قبلن خونده بودیم که اولیا خدا در بین مردم ناشناخته هستن و معمولن بعد از مرگشون مردم اونا رو می شناسن...این حرف واقعن حرف درستیه و ما امروز به این مسئله ایمان آوردیم...

صبح که توی سلف با یکی از بچه ها نشسته بودیم و صبحونه می خوردیم بحث به گفتن خاطرات گذشته کشیده شد...

یکی از دوستان گفت خیلی قبل تر ها بیهوش شده و به کما رفته بود و مامانش خیلی نگران بود که بالاخره پسرش بهوش میاد یا نه؟

موقع اذان که شده بود مامانش با زیرکی خاص توی گوشش گفته بود حسین بلند شو وقت نماز و حسین هم با شنیدن این حرف مثل فنر از جا پریده بود و مامانش رو از نگرانی در آورده بود...

اینجا بود که ما فهمیدیم این پسر چه کراماتی داشته و ما خبر نداشتیم...ما رو  بگو که تا حالا فکر می کردیم اسکل تر از این پسر توی دانشگاه نداریم...ان شاءالله خدا از سر تقصیرات ما بگذره...

البته اینو هم بگیم که این بنده خدا از ما خواهش کرده که تا زمانی که در قید حیاته این مطلب پوشیده بمونه و بعد از مرگش ما این کرامت رو منتشر کنیم ولی از اونجایی که سن و سال کمی داره و ممکنه تا سالیان سال زنده بمونه و ما هم این خاطره رو فراموش کنیم، این مطلب را اینجا به رشته تحریر در آدوردیم تا بعد از سالیان سال که این بنده خدا به رحمت ایزدی پیوست به اینجا رجوع کنیم و تا این کرامت در ذهنمون تداعی بشه...

هر چند مرگ دست خداست و معلوم نیست کی زودتر بمیره و کی دیرتر ...شاید دروه زمونه یه جوری شد که ایشون کرامات ما رو برای دیگران نقل کرد و... البته بعد از مرگمون...

پی نوشت:

باور کنید که بعد از شنیدن این مطلب ما اصلن از خنده روده بر نشدیم...

 


[ چهارشنبه 91/10/6 ] [ 10:42 صبح ] [ ایلیا ] [ دیدگاه () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

شاعر ، روزنامه نگار و دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق بین الملل دیشب از دست شما سایه خود را کشتم/ من روانی شده ام سر به سرم نگذارید
موضوعات وب