• وبلاگ : ادامه مطلب...
  • يادداشت : خاطرات عمره دانشجويي(11)
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    يه پيشنهاد دارم برات. اسم وبلاگت رو از "شاعر ديوانه" به "حاجي ديوانه" تغيير بده تا حداقل با مطالب وبلاگت قرابت داشته باشه. بسه ديگه...
    "بزرگترين افتخارش اين بود که هر دفعه که رهبر نماز جمعه مي خونه فاصله 3 ساعته اراک تا تهران ر ميره و برميگرده تا توي نماز جمعه شرکت کنه و افتخار مي کرد به اينکه به خاطر دفاع از احمدي نژاد در انتخابات 88 مدير شرکتشون اونو از شرکت اخراج کرده..."
    حتماً اگر زنش طلبه نبود به اينکه فاصله‌ي يک روزه تهران تا آنتاليا رو براي شرکت در مسابقه رقص ميره و اينکه مدير شرکتشون بخاطر مطربي و رقاصي و الواطي اخراجش کرده، افتخار ميکرد. حالا تو اگه اين جمله‌اي که من گفتم رو مي‌شنيدي چي مي‌گفتي؟ ميگفتي طرفت چقدر (...) باور کن جفتشون يکيه. اين روايت همونقدر احمقانه است که روايت تو هست.