به نام خدا و با سلام

  (1)

همه مشکلات بشر از جهل و نا آگاهی سر چشمه میگیره به همین علته که توی دین اینقدر روی علم تاکید شده وایات فراونی توی قران در مورد اهمیت علم و آگاهی اومده و از مردم خواسته شده تا تدبر و تفکر کنن. آیات زیادی داریم که به علم و تفکر و تعقل دستور داده مثل افلا تعقلون افلا تدبرون و نمونه هایی از این دست که خیلی زیاده و یا روایات زیادی مثل اطلبوا العلم من المهد ال اللحد یا ا اطلبوا العلم ولو بالسین  و طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه و...همه اینا دلالت به این داره که چقدر آگاهی توی زندگی انسان تاثیر داره و میتونه بهش کمک کنه تا به هدفش برسه به قول شاعر

چنین گفت پیغمبر راستگوی زگهواره تا گور دانش بجوی

(2)

مسئله دوم اینه که این علم و اگاهی باید از چه زمانی شروع بشه بازم اگه یه نگاهی به ایات و روایات دینی بندازیم متوجه میشویم برای اینکه بشر به اگاهی و علم برسه باید از همون دوران نوزادی و طفولیت آموزش ببینه به همین علته که بچه ها باید وقتی 6 سالشون تموم شد مدرسه برن و از 3 ،4 سالگی باید آموزش اینا شروع بشه علتش هم اینه که ادمیزاد هر چی توی بچگی یاد بگیره توی ذهنش می مونه ولی هر چی سنش بیشتر نشه دیگه چیزای جدید کم یاد می گیره و به همین راحتی تو مغزش نمیره از بچگی هم معلمای ما به این مسئله تاکید می کردن که اگه میخوایم درس بخونیم و در اینده چیزی بشیم از همین بچگی باید تلاش کنیم و چیز یاد بگیریم وگرنه وقتی بزرگ شدیم دیگه نمیتونیم چیزی یاد بگیریم مثلا یه نمونش خود من بچه که نبودم دوچرخه سواری را یاد نگرفتم حالا که بزرگتر شدم هر کاری نمیکنم دیگه یاد نمیگیرم(این قسمت ها را باید با لهجه خوند وگرنه متوجه منظور نویسنده نمیشید)

(3)

اون قدیما که هنوز مدرسه به شکل جدید بوجود نیومده بود بچه مکتب می رفتن توی مکتب هم اولین چیزی که یاد می گرفتن قرآن بود بعدش گلستان سعدی را باید می خوندن بعدها که غربیا پاشون تو ایران باز شد و کم کم فرهنگ خودشونو به ما تحمیل کردن مدارس جدید بوجود اومد و شیوه اموزش هم تغییر کرد و شیوه جدید بوجود اومد بعد ها رادیو و تلویزیون که اومد کم کم آموزش ها به صورت تصویری شد مثلا برنامه کودک درست می کردن و توش به بچه ها اموزش می دادن که چه طوری مسواک بزنن یا چه طوری نماز بخونن یا نمیدونم چه طوری دستاشونو بشورن و خیلی اموزشای دیگه از این قبیل...

(4)

اما این آموزشا یه مشکلی داشت و مشکلش این بود که به علت برخی محذوریت های اخلاقی بعضی چیزا را خوب آموزش نمیدادن مثلا وقتی میخواستن کفش پوشیدنو آموزش بدن عضو مربوطه یعنی پا را نشون میدادن یا وقتی میخواستن شستن دستو اموزش بدن یه بچه ای را نشون می دادن که داشت دستشو می شست یا برای مسواک زدن کسی رو که در حال مسواک زدن بود نشون می دادن ولی خب وقتی میخواستن آموزش بدن که آدم وقتی میره دستشویی باید بعدش سیفونو بکشه به علت محذوریت های اخلاقی نمیشد عضو مربوطه را نشون داد و مشکلاتی ایجاد میکرد

(5)

البته اون زمانیکه ما مدرسه میرفتیم برای حل برخی مشکلات این چنینی یه فکرایی کرده بودن مثلا برای بعضی چیزایی که نمی شد به صورت تصویری آموزش بدن اومده بودن شعر ساخته بودن و چون ما ایرانی ها اساسا خیلی به شعر علاقه داریم و خوب شعر یاد می گیریم و حفظ می کنیم این شیوه، شیوه خوبی بود مثلا یادمه یه درسی داشتیم توی مقطع راهنمایی – که بین ابتدایی و دبیرستان بود و الان شنیدم میخوان حذفش کنن و به جاش بچه ها مستقیما برن دبیرستان- به نام حرفه وفن که بخشیش در باره ساختمان بود و استاد وقتی می خواست قسمتای مختلف را توضیح بده به دستشویی(یعنی همون مستراح) که می رسید این شعر رو می خوند:

خواهی که نبینند مردم هنرت را

بر خیز و بکش سیفون بالای سرت را

ما هم چون خیلی حجب و حیا داشتیم هر دفعه که دستشویی نمی رفتیم(این قسمت را هم باید با لهجه بخونید)از اول دستشویی رفتن تا وقتی کارمون تموم می شد این شعر رو زمزمه می کردیم که نکنه خدایی نکرده یادمون بره سیفون رو بکشیم اونوقت مردم بیان و هنر ما رو ببینن

(6)

البته بعدها اومدن و یه چیزی بوجود آوردن به نام ممیزی کتاب تغییراتی هم در کتب درسی ایجاد کردن و بعد شعرهایی را که اینجوری بود حذف کردن از یه طرف دیگه اسم سیفون هم عوض شد و شد فلاش تانک آوردن فلاش تانک توی شعر هم که کار حضرت فیله. خلاصه این ندانم کاری ها آخرش باعث این شده که بچه ها توی این سنین پایین این چیزا را یاد نمیگیرن بعدش ما باید هی توی سرویسای بهداشتی دانشگاه هر کجا میرسیم از پشت در دستشویی گرفته تا جلوی اب سرد کن و ... هی کاغذ و جوهر مصرف کنیم و بنویسیم که لطفا قبل از خروج فلاش تانک را بکشید آب فلاش تانک غیر شرب است آخرش باز میای می بینی انگار نه انگار بازم همون آشه و همون کاسه...

به نام خدا و با سلام

(1)

اون زمانای قدیمتر که ما خیلی بچه تر بودیم و هنوز یارانه ها هدفمند نشده بود و اکثر مردم گرسنه بودن البته قیمت مرغ هم خیلی بالا بود و همه مردم نمیتونستند گوشت مرغ بخورن یه جوکی بین مردم رایج بود که می گفت یه روز یه خروس به یه مرغ میرسه و میگه رانتو بخورم سینتو بخورم بعد مرغه بر میگرده بهش میگه چکاره ای ؟ خروس میگه کارمند ! مرغه میگه برو بد بخت تخمم رو هم نمیتونی بخوری

حالا اما اوضاع فرق کرده و الحمد الله با هدفمندی یارانه ها نه تنها دیگه هیچ گرسنه ای توی ایران وجود نداره بلکه با پول یارانه ای که دولت به حساب مردم میریزه همه پولدار شدن و دیگه فقیر و غنی معنی و مفهوم پیدا نمیکنه تازه وضعیت خیلی تغییر کرده الان دیگه مثل سابق نیست که قیمت مرغ بالاتر از تخم مرغ باشه بلکه برخلاف گذشته این تخم مرغه که از مرغ گرونتر شده احتمالا اگه الان فدیمیا زنده بودن و این وضعیتو میدیدند این جوک را تغییر میدادند و میگفتن خروسه به مرغه میرسه میگه تخمتو بخورم اونوقت مرغه بر میگرده میگه چکاره ای ؟ خروسه میگه از اتباع بیگانه هستم و یارانه نمیگیرم مرغه میگه برو بدبخت ران و سینه مو هم نمیتونی بخوری چه برسه به تخمم!!!!!!!!!!!!!!!

(2)

با دوستم نشستیم تو اتاق داریم درباره آرزوهامون صحبت می کنیم دوستم میگه من اگه یه روز یه کاره ای بشم توی این مملکت و دستمو به جایی بند کنم 100 میلیون بر میدارم و میرم دیگه هیچی نمیخوام .من مثل بعضیا نامرد نیبستم که بخوام سه هزار میلیارد بردارم که به بقیه هیچی نرسه به سهم خودم قانعم صد میلیون تومن بر میدارم بقیش بمونه واسه بقیه

میگم بنده خدا  اولا با این روند تورمی که الان وجود داره و ارزش پول روز به روز داره میاد پایین تا تو دستت به یه جایی برسه ارزش صد میلیون میشه مثل ده هزار تومن الان اونوقت چه فایده ای داره دوما بیچاره این پولا مال مردمه یعنی میخوای مال مردمو برداری بری اونوقت اون دنیا جواب مردمو چی میخوای بدی ؟

میگه بابا ایلیا جان تو دیگه چرا تو که آدم متشرعی هستی و ادعا می کنی از دین سر در میاری مگه قران نخوندی ؟ مگه خدا خودش تو قرآن نگفته که و لله ملک السموات والارض یا یه جای دیگه میگه له ما فی السموات وما فی الارض خب این یعنی چی؟ یعنی هر چی توی اسمون و زمینه مال خداست و خداوند مالک حقیقی همه ایناست تازه توی روایت هم داریم که کل مال مال الله یعنی همه چی مال خداست و هیچ کسی نمیتونه بگه فلان چیز مال منه و فلان چیز مال دیگری حالا هر کی با توجه به عرضه ای که داره میره تلاش میکنه و و خدا خودش حاصل تلاششو میده کی گفته این پولا مال مردمه منم اگه با تلاش و کوشش و زحمتی که میکشم میتونم صد میلیون بر دارم و برم دیگه این حرفا که اقا اینا پولای مردمه اینا دزدیه و... این حرفا را یه سری ادم نامرد که میخوان همه چی را خودشون بردارن به زرو کردن تو مخ 4 تا ادم ساده مثل من و تو ... تازه اگه هم حق و ناحق بشه و دزدی به حساب بیاد پول خدارو دزدیم حق الناس که به گردنمون نمیاد ... از قدیم هم گفتن خدا کریمه و حق الله را می بخشه...

هی هرچی فکر میکنم می بینم استدلال اونقدر قویه که هیچی دربرابرش نمیتونم بگم!!!!!!!!

(3)

این رباعی را که جدیدا سرودم تقدیم می کنم به دوست و برادر عزیزم میلاد

خوش تیپ و معطر و گلابی ^*!!!!!!شده است

"میلاد"که تازه آفتابی شده است

با اینکه همیشه منتقد بود ولی

یک ادم خوب "انقلابی " شده است

پی نوشت :

* ممکنه یکی بگه چرا گلابی شده چرا سیب نشده یا چرا هلو نشده خب این گلابی که اینجا اومده یه معنای خاص داره که هر کی نمیتونه بفهمه برای دونستن معنای کلمه گلابی در این بیت باید به کتاب فرهنگ اصلاحات رایج در زبان مردم کوچه و بازار مشهد مراجعه کنید تا بدونید گلابی چه معنایی میده

البته این شعر صرفا برای حالگیری سروده شده و قصد و غرض جدی توش نیست شما زیاد جدی نگیرید

به نام خدا و با سلام

  (1)

دیروز سر کلاس جزای اختصاصی نمیدونم چی شد که بحث به نمایندگی مجلس کشیده شد و استادمون که البته انسان شریف و متدینیه به ما توصیه کرد که که اگه نماینده مجلس شدیم کلا از فامیل و اشنا و دوست دست بکشیم ولی هر چی فکر میکنم میگم مگه میشه ما چنین کاری کنیم به هر حال ما همه انسان های متشرعی هستیم و بسیار به مسایل شرعی پایبندیم و یکی از چیز هایی که بسیار تو شرع مقدس ما به اون تاکید شده بحث صله رحمه و قطع صله رحم مسئله ایه که خیلی نکوهش شده و عقوبت سختی در پی داره حالا ما چطوری اگه نماینده مجلس شدیم بخوایم از این مسئله خیلی مهم چشم پوشی کنیم اونوقت فردای قیامت چوب در ناکجایمان نمیکنند نمیگن چرا تو که نماینده مجلس شدی داداش بیکارت را نبردی سر کار یا نمیگن تو که نماینده مجلس شدی چرا برای فلان فامیلت وام چند صد میلیونی جور نکردی یا نمیگن تو که نماینده مجلس شدی چرا سفارش فلان دوستت را به دادگاه نکردی که توی پرونده برنده بشه؟ و خیلی چراهای دیگه حالا به نظر شما با این وضعیت میشه آدم نماینده مجلس بشه و به این مسایل بی توجه باشه آخه نمیشه که ادم دین و اخرتشو به 4 سال نمایندگی مجلس بفروشه و از دستورات الهی سر پیچی و قطع صله رحم کنه ؟ آخه میشه ؟ به نظر من که این دنیا ارزششو نداره مگه آدم چند سال میخواد توی این دنیا زندگی کنه؟ دیگه خودتون به وجدانتون رجوع کنید و ببینید حقق با منه یا نه!!!!!!!!!!

(2)

بحث نمایندگی مجلس شد اینو هم بد نیست بگم که تازگی ها یه پدیده ای شایع شده توی مجلس و اونم اینه که هر بار که توی صحن علنی مجلس رای گیری میشه تعداد قابل توجهی از نماینده ها توی رای گیری شرکت نمیکنن واین مسئله باعث شده که بعضی ها زبونشون به انتقاد باز بشه که ای بابا چرا این نماینده ها توی رای گیری شرکت نمیکنن. به نظر من که این منتقدا  حرف خیلی بیخودی می زنن (البته ببیخشید که یه کم ادب و نزاکت را زیر پا می ذارم )انا یا اصلا سواد دینی ندارن یا اینکه خودشونو به تجاهل زدن و میخوان نمایندگان متعد و متدین ما را تخریب کنن اگه کسی حداقل یه بار قران خونده باشه میدونه که توی قران اومده و لا تقف ما لیس لک به علم عامیونش این میشه که در مورد چیزی که علم و تخصص نداری اظهار نظر نکن و دنبالش نرو به چیزی که علم نداری عمل نکن حالا شما چطور انتظار دارید نماینگان متدین ما این دستور اکید دینی را زیر پا بذارن و آخرت خودشونو به دنیا بفروشن و بخوان در باره چیزایی که هیچ اطلاعی ندارن و هیچی ازش نمیدونن اظهار نظر کنن و رای بدن معلومه که این توقع بیجاییه که به خاطر خشنودی چند تا منتققد نماینده های متدین ما بخوان اخرتشونو بفروشن اصلا این بحثا نیست که ما توی یه ممکلکت اسلامی زندگی می کنیم و باید هر کاری که میکنیم خدا را مد نظر داشته باشیم نماینده های محترم هم از این قاعده مستثنا نیستن خب بندگان خدا چون از هیچی سر در نمیارن و تخصصی ندارن ناچارن برای حفظ دینشون و عمل به ایه شریف فوق الذکر هیچ اظهار نظری نکنن و توی رای گیری هم شرکت نکنن حالا ممکنه یکی بگه خب اینا که هیچی نمیدونن پس ... کردن رفتن مجلس خب باید بگم که این بندگان خدا چه تقصیری دارن وقتی مردم اینهمه به اینا اقبال دارن و اونا را برای نمایندگی انتخاب می کنن خب این بیچاره ها هم ناچارن قبول کنن دیگه به هر حال نمیشه درخواست کمک دیگران را رد کرد آخه میدونید چرا چون این کار هم با اموزه های دینی ما سازگاری نداره وقتی یه نفر از شما میخواد که کمکش کنید خب معلومه که تکلیف به گردن اون شخص میاد و اون شخص باید برای رضای خدا هم که شده به شما کمک کنه باید بریم هزار مرتبه خدا را شکر کنیم که همچین نماینده های متدین و متشرعی را نصیب ما کرده خدا ان شاء الله زیادشون کنه

(3)

همه اینا را نوشتم یه مطلبی را یادم رفت بگم همین چند سال پیش بود که یه بنده خدایی که به رحمت خدا هم رفت و ان شاءالله نور به قبرش بباره خطیب جمعه یکی از شهر ها بود_ که البته اون موقع و همین الان هم خطبه های نماز جمعه اون شهر از تلویزیون پخش میشه_ بعد از انتخابات توی یکی از خطبه هاش گفته بود که این نمایند گان مجلس را امام زمان انتخاب کرده!!!!!!!!!! حالا هی پیش خودم فکر میکنم میگم خب العیاذ بالله مگه میشه به نماینده ای که امام زمان انتخاب کرده ابراد گرفت خب معلومه که نمیشه تازه معلومه که چنین نماینده ای نمیتونه به مسایل شرعی بی اعتنا باشه و به قول اون استادمون از فاملیش دست بکشه یا به چیزایی که سر در نمیاره رای بده فقط یه سوال تو ذهنم مونده که اگه حرف اون بنده خدا درست باشه حالا چرا امام زمان _العیاذ بالله _ رفته نماینده هایی انتخاب کرده که از هیچی سر در نمیارن اخه مگه توی این مملکت قحط الرجال بوده... نمیدونم شایدم بوده ... والله اعلم.