به نام خدا و با سلام

نسکافه و آبمیوه ای می نوشم

با حوصله کفشهام را می پوشم

از خیمه صدای العطش می اید

من می روم اب معدنی بفروشم

جلیل صفر بیگی

این جدیدترین رباعی هست که از جلیل صفر بیگی خوندم اگه ادامه مطلب را بخونید متوجه خواهید شد چرا این رابراتون نوشتم

هر چی سعی می کنم که به خودم بقبولونم که هیچ اتفاق غیر طبیعی نیفتاده و تیم  فوتسال ما خیلی طبیعی از مسابقات دانشگاه حذف شده نمیتونم . چطور میشه باور کرد با این همه شواهد و قرائن باور کرد خیلی سخته . مگه میشه یه نفر مسئول برگزاری مسابقات باشه و خودش هم تیم داشته باشه و نخواد شرایط را به نفع تیم خودش تغییر بده . مگه میشه بتور کرد که با مسئول مسابقات تیم داشته باشه و برای تیمی که از اول مسابقات فقط اعتراض می کنه و به تبعیض و بی عدالتی تن نمیده شرایط غیر طبیعی بیوجود نیاره .حتما شما هم به من حق میدید که فکر کنم دستهایی پشت پرده هست وقتی می بینم مسئول مسابقات بازی های راحت و ساده تیم خودش را اول میذاره و بعد که خیالش از صعود راحت شد بازیهای سخت را خوب طبیعی وقتی یه نفر تصمیم بگیره و به جای قرعه کشی برای برنامه مسابقات سلیقه های شخصی دخیل باشه این مشکلات و سوء ظن ها پیش میاد . به نظر شما پیش نمیاد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ نمیدونم  چرا یه تیم باید اول همه بازی های سخت خودش را انجام بده و یه تیم اول همه بازی های ساده خودشو ........

دیشب دو تا مسابقه حساس برگزار شد طبق برنامه قرار بود اول دو تیم دیگه گروه ما بازی کنند و بعد تیم ما اما یه ساعت مونده به بازی اطلاع دادند که یکی از دو تیمی که باید اول بازی کنند به خاطر اینکه باید برند هیئت بازیشون میفته  بعد از بازی ما و ما باید اول بازی کنیم چون بچه های اون تیم همه هیئتی هستند !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!( انگار ما مسلمون نیستیم و هیئت فقط برای یه سری افراد خاصه و فقط اونا مسلمون هستند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!) ما هم که از ترس اینکه برچسب ضد دین و امام حسین به ما نچسبونند قبول کردیم اما ظاهرا این دو.ستان یه جای کار را اشتباه کردند و دستشون رو شد که هیئت فقط براشون یه بهونه بوده چون اولین کسایی که اولین اومده بودن همون مثلا هیئتی بودند تازه اول از همه هم مداحشون اومده بود وقتی هیئت ساعت هشت و نیم شروع میشه مسابقه هم ساعت 9 و از محل مسابقه تا خوابگاه هم حداقل یک ربع راهه و بچه های هیئت هم سر ساعت 9 میرسند سالن حتما به من حق میدید که سوء ظن پیدا کنم که خبرایی هست حق نمیدید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 بگذریم همه چی تموم شده و ما هم کاری از دستمون بر نمیاد شاید همه اینها حاصل ذهن متوهم من باشه ولی از قدیم گقتند اتقو من مواضع التهم یعنی از موضع تهمت پرهیز کنید

راستی شما در مورد کسانی که ادعای هیئتی می کنند و بعد شب محرم از هیئت در میان و مستیقیم با همون لباس مشکیشون میرن جشن تولد انچنانی میگیرن چی فکر میکنید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ راستی فتبال باز یکردن بدتر یا شب محرم بری جشن تولد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ نظر شما چیه؟ حالا یه بار دیگه برید شعر بالا را بخونید مطئمنم که با یه نگاه جدید این شعر را می خونید اگه با من موافق نیستید میتونید امتحان کنید