ادامه مطلب... | ||
به نام خدا و با سلام (1) همیشه فکر می کردم اگه لحظه سال تحویل خواب بمونم حتما اتفاق بدی میفته به خاطر همین همیشه لحظه سال تحویل بیدار بودم و سر سفره هفت سین می نشستم تا شاید اتفاق بدی نیفته اما امسال بر خلاف آمد عادت رفتار کردم و شب با خیال راحت خوابیدم و صبح ساعت 10 بیدار شدم چقدر خواب خوبی بود به خاطر اینکه سال تحویل خواب بودم هیچ اتفاقی هم نیفتادحالا فهمیدم اون سالهایی که به خاطر سال تحویل بیداری کشیدم چه اشتباهی را مرتکب شدم (2) تنهایی اونقدر ها هم که میگن چیز بدی نیست آدم وقتی تنها باشه خیلی کارها میتونه انجام بدع بدون اینکه هیچ مزاحمتی براش ایجاد بشه حخالا نمیدونم چرا بعضی ها اصرار دارند بگن انسان موجود اجتماعیه و اگه اجتماع نباشه نمیتونه آسوده زندگی کنه اتفاقا الان اگه تنها باشی خیلی بهتر می تونی زندگی کنی بدون اینکه کوچکترین ناراحتی داشته باشی توی تنهایی به خیلی چیزها میتونی فکر کنی به اینکه توی گذشته چکار کردی چه اشتباهاتی را مرتکب شدی میتونی با خودت توی خلوت خودت رو راست باشی واشتباهات خودت را بپذیری میتونی به بدی هایی که به دیگران کردی فکر کنی و میتونی به خوبی هایی که دیگران در حق تو کردند هم فکر کنی می بینی هیچ کدوم از این کار ها را وقتی توی جمع هستی نمیتونی انجام بدی حتی متونی توی تنهایی مدتها گریه کنی بدون اینکه کسی متوجه بشه و سرزنشت کنه که ای بابا مرد که گریه نمی کنه (3) امسال سال نو را با تنهایی شروع کردم چون خانواده ام مسافرت بودند ولی من با اونها نرفتم یه هفته ای تنها بودم به خیلی چیزها تونستنم فکر کنم و خیلی چیزها را تونستم ببنیم چیزهایی که وقتی دور و برت شلوغ باشه نمیتونی ببینی چون اونقدر غرف در زرق و برق اطرافت میشی که فراموششون می کنی امسال به خیلی چیزها فکر کردم به پسر جوونی که توی بهشت زهرا ظرف های پلاستیکی سبزه ها را یکی یکی از روی قبر ها جمع می کرد و توی گونی روی دوشش مینداخت شاید با پول ناچیزش بتونه ...
[ شنبه 90/1/6 ] [ 12:14 عصر ] [ ایلیا ]
[ دیدگاه () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |