ادامه مطلب... | ||
به نام خدا و با سلام خسته و با عجله وارد خوابگاه دانشجویی شدم ...میخواستم خیلی سریع برم توی اتاقم و دراز بکشم ...همین طور که با سرعت از توی راهروها رد می شدم برگه کاغذ مچاله شده ای که روی در یکی از اتاق ها چسبونده شده بود توجهمو به خودش جلب کرد... از سر کنجکاوی وایستادم ببینم توش چی نوشته شده... نوشته بود: دوست عزیز در حال عبور از جلوی درب اتاق شما چند قطره از آب وضوی من روی دمپایی شما ریخته شده لطفا حلال کنید شماره تماس ......0919 الاحقر: یک بنده خدا
[ یکشنبه 91/10/10 ] [ 1:44 عصر ] [ ایلیا ]
[ دیدگاه () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |