سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ادامه مطلب...
 
قالب وبلاگ
آخرین مطالب

به نام خدا و با سلام

 این عادت بدی است که در برج سیزده

با یک شکوفه پشت به یکسال می کنید

سید ابوالفضل مبارز


[ دوشنبه 90/12/29 ] [ 10:27 صبح ] [ ایلیا ] [ دیدگاه () ]

به نام خدا و با سلام

میگن اون قدیما یه روز یه مردی میره بیابون یه گنجی پیدا می کنه که هزاران هزار سکه طلا بوده ولی مشکل این جا بود که یه مار خیلی خطرناک و سمی از این گنج محافظت می کرد. ماره به مرده میگه اگه هر روز یه کاسه شیر برام بیاری یه دونه از این سکه ها را بهت می دم(البته هر چی فکر کردم نفهمیدم یه مار چطوری می تونه با یه مرد حرف بزنه مگه اینکه زبون هم دیگه را بفهمن . البته بعید نیست بالخره این داستان در زمانای خیلی گذشته اتفاق افتاده شاید اون موقع حیوونا و آدما زبون همدیگه رو بهتر می فهمیدن) . اون بنده خدا هم قبول می کنه و هر روز صبح با یک کاسه شیر میرفته پیش ماره و ازش یه سکه میگرفت. یه مدتی که می گذره اون مرده خسته میشه وطمع میگیرش و پیش خودش  میگه اخه تا کی هر روز صبح زود از خواب بیدار شم و برای مار شیر ببرم تا یه دونه سکه بهم بده. آخه می ارزه آدم خواب دم صبح رو از ست بده به خاطر یه دونه سکه .چه کاریه؟!!!!!!!! به خاطر همین نقشه می کشه که بره مار بیچاره رو بکشه و همه سکه ها را یه جا برداره. یه روز صبح خیلی زود قبل از اینکه مار از خواب بیدار شه بلند میشه و یه چماق برمی داره میره سر وقته ماره بیچاره. تا میاد بزنه مار بیچاره رو بکشه ماره فرار می کنه ولی دمش قطع میشه( مردک بیچاره پیش خودش فکر کرده بود که ماره خوابه نگو که ماره برای محافظت از گنج هیچ وقت نمیخوابید. البته نمیدونم چرا خسته نمیشد و خوابش نمی گرفت. به هر حال حیوونه دیگه مثل ما ادم که نیست یه سره خسته بشیم و بخوابیم) خلاصه ماره فرار میکنه و برای انتقام میره خونه همون مرده و کمین میذاره تا وقتی مرده برگشت نیشش بزنه ولی می بینه مرده یه پسر داره که اونم مثل باباش تنبل بود و هنوز از خواب بیدار نشده بود برای انتقام پسره رو نیش می زنه و میکشش.مرده بیچاره هم ناکام میاد خونه میبینه پسرش مرده و خیلی دپرس می شه.

بعد از یه مکدتی که می گذره مرده مثل خر پشیمون میشه که ای بابا این چه غلطی بود که کردم کاش به همون یه دونه سکه طلا قناعت می کردم . به هر حال کاچی بهتر از هیچی. به خار همینم صبح زود از خواب بیدار میشه و یه کاسه شیر برمبداره می ره پیش جناب مار و کاسه را میذاره جلوش و خیلی مغموم یه گوشه میگیره میشینه. جناب مار یه نگاهی بهش میندازه و میگه این دفعه هم به خاطر این کاسه شیر یه دونه سکه طلا بهت میدم (واقعا چقدر با معرفت بوده این جناب مار. هرچی فکر میکنم نمیتونم معرفتشو درک کنم هر چی باشه اون یه حیوونه مثل ما آدم نیست که این چیزا سرش بشه) خلاصه جناب مار یه دونه سکه به مرده میده و بهش میگه برو دیگه این طرفا پیدات نشه وگرنه من میدونم و تو . مرده هرچی التماس میکنه و میگه بیا دوباره با هم دوست بشیم مار میگه:

تا مرا دم تو را پسر یاد است

دوستی من و تو بر باد است

(معلومه جناب مار شاعر هم تشریف داشتن مار هم مار های قدیم هم بلد بودن با ادما حرف بزنن و هم بلد بودن شعر بگن و هم با معرفت بودن)

....

 


[ پنج شنبه 90/12/18 ] [ 10:14 صبح ] [ ایلیا ] [ دیدگاه () ]

به نام خدا و با سلام

آدم هرچقدر فکر نمیکنه !!!!بیشتر پی می بره که این آمریکا و انگلیس چقد جنایتخوار و حیله گر هستن و بی خود نیست که به انگلیس میگن روباه پیر و به آمریکا هم شیطان بزرگ. واقعا وقتی فکر نمی کنی می بینی چقد این دوتا صفت به اینا میاد. حالا هی یه سری ادما بشینن بگن که من دچار توهم توطئه هستم آخه مگه تغییری تو واقعیت میده.

اگه همین دوتا کاری به کار مملکت ما نداشته باشن الحمدالله به دست مسئولین متعهد و خدمتگزار همه مشکلات ما حل میشه و کشور به پیشرفت و تعالی میرسه و گلستان میشه. تازه با این همه توطئه و فریبکاری ما تونستیم با دستان توانمند متخصصان ایرانی و مدیریت مدبرانه مسئولین متعهد و خدمتگزار به اینجا برسیم فکرشو کنید اگه این توطئه ها نبود حتما الان ما بودیم که آمریکا را تحریم می کردیم و کالا ازشون نمیخریدیم و اونا را تحت فشار قرار می دادیم

اما از بد روزگار اونا هر کاری از دستشون بر میاد بر علیه ما می کنن مثلا میرن چند تا جاسوس کثیف استخدام می کنن تا بیان توی مملکت و در دولتی که پاک ترین دولت تاریخه فساد مالی سه هزار میلیارد تومانی انجام میدن. چند تا مسئول نفوذی توی بخش های مختلف ارتباطات فرستادن در مواقع حساس ایمیلو قطع کنن و سرعت اینترنت را بیارن پایین. چند تا آدم نفوذی و جاسوس اجیر کردن تا بیان کاندیدای نمایندگی مجلس بشن و با بد اخلاقی انتخاباتی فضای انتخابات و تبلیغات را با تخریب به حاشیه ببرن مردم را دلسرد کنن. نامردا به همین چیزا بسنده نکردن . اونا حتی توی نهاد های قانونگذاری و نظارتی هم نفوذ کردن تا با وضع قوانین ضعیف و نظارت ضعیف تر فضایی را بوجود بیارن تا فساد مالی و اداری گسترش پیدا کنه.میان هی قیمت سکه را می برن بالا و دلار یه شبه چند برابر میشه و یه سری آدم به ثروت های باد آورده می رسن تا مردم را دلسرد کنن توی انتخابات شرکت نکنن ولی کور خوندن ملت خیلی هوشیارن و پاسخ محکمی با حضور در انتخابات به اینا میدن و مشت محکمی به دهان استکبار جهانی خواهند زد.

هر کاری از این دوتا موجود خبیث و استکبار جنایتخوار بگی بر میاد. حالا یه سری ها چشماشونو به روی حقیقت بستن و میگن من وامثال من دچار توهم توطئه هستیم. حالا فکرشو بکنین با این کارا مملکت تونسته پیشرفت کنه و به تکنولوژی روز دست پیدا کنه تازه آمریکا هم تا حالا نتونسته هیچ غلطی بکنه. اگه اینا نبود چی می شد.

با این وضعیت که نمی بینم!!!! به خودم هم دارم شک می کنم میگم نکنه منم عامل نفوذی هستم و نوکر امریکا و انگلیس و الان اجیر شدم تا این چیزا را بنویسم و سیاه نمایی کنم تا مردم دلسرد بشن. واقعا دارم به خودم هم شک می کنم. مرگ بر ضد انقلاب!!!!!!!!!!!!!!!


[ پنج شنبه 90/12/4 ] [ 11:15 صبح ] [ ایلیا ] [ دیدگاه () ]
          

.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

شاعر ، روزنامه نگار و دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق بین الملل دیشب از دست شما سایه خود را کشتم/ من روانی شده ام سر به سرم نگذارید
موضوعات وب