سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ادامه مطلب...
 
قالب وبلاگ
آخرین مطالب

به نام خدا و با سلام

(1)

یک باور قدیمی محلی وجود داره که مغتقده اگه آدم یه کاری رو توی چهارشنبه سوری انجام بده تا آخر سال باید همون کار رو انجام بده. اساسا بر اساس این باور آدم نباید کاراشو تا چهارشنبه سوری عقب بندازه چون اصلن کار جالبی نیست و ممکنه تا چهارشنبه سوری سال بعد توی اون کارش گره بیفته...

حالا نمی دونم این بتاور تا چه حدی درسته و تا چه حدی خرافیه ولی مهم اینه که وجود داره و عده ای به اون اعتقاد دارن و بهش عمل می کنن...

(2)

بیش از یه دهه از وبلاگ نویسی توی ایران می گذره و شاید شما هم که الان دارید این مطلب رو می خونید یه وبلاگ دارید یا اینکه حد اقل قبلن داشتید...

شاید اون موقعی که وبلاگ نویسی باب شد کمتر کسی به چشم یه شغل به اون نگاه می کرد و غالبا یه نوع پرستیژ و کلاس مال از ما بهترون بود ولی با فراگیر شدن وبلاگ نویسی و افزایش سایت هایی که این امکان را به طور رایگان فراهم می کنن میشه گفت وبلاگ نویسی برای خیلیا یه شغل شده هر چند ویژگی اصلی یه شغل که در آمد زایی باشه رو نداشته باشه...

از جمله این افراد خودم من هستم و شاید اعتقاد به اون باور قدیمی که بالا ذکرش اومد باعث شده تا الان توی کافی نیت بشینم و وبلاگمو بروز کنم و خیلم تا چهارشنبه سوری بعد راحت باشه که بروز رسانی وبلاگم عقب نیفته

(3)

از شغل بودن وبلاگ نویسی گفتم همین چند وقت پیش بود که با یکی از دوستام (سید ابوالفضل مبارز) توی انجمن شعر نشسته بودیم و شعر گوش می کردیم

یکی از شعرا در حال شعر خوانی بود و من خیلی از شعرش خوشم اومد رو کردم به ابوالفضل مبارز و گفتم راستی سید این بنده خدا وبلاگ داره؟؟؟

ابوالفضل هم یه نگاه عاقل اندر سفیه به من انداخت و گفت: نه مکانیکی داره!!!!!!!!!!!!!


[ دوشنبه 91/12/28 ] [ 7:39 عصر ] [ ایلیا ] [ دیدگاه () ]

 

به نام خدا و با سلام

از اون دسته از هم دانشگاهیام که در مواقع سختی و مشقتشون مثل انتخاب واحد و حذف و اضافه و همچنین ناتوانی از نوشتن تحقیق برای گرفتن نمره از استاد به یاد من می افتن و نمیذارن من احساس تنهایی کنم نهایت سپاسگزاری رو دارم...

 


[ سه شنبه 91/12/22 ] [ 10:38 صبح ] [ ایلیا ] [ دیدگاه () ]

به نام خدا و با سلام

در روایات نقل شده که « الدهر یومان؛ یوم لک و یوم علیک» یعنی روزگار دو روزه؛ یه روز برای تویه و یه روز بر علیه تویه....

ولی نمیدونم چرا از شانس ما این « یوم علیک» برای ما اینقد طولانی شده!!!!!


[ دوشنبه 91/12/14 ] [ 1:21 عصر ] [ ایلیا ] [ دیدگاه () ]

به نام خدا و با سلام

ترم اولی بود و تازه از روستا اومده بود...پسر خیلی نجیب و ساده ای بود...یه مدتی بود هر وقت می دیدمش از ادواج صحبت می کرد و می گفت خیلی دوس داره ازدواج کنه...حتی با پدرش هم در این مورد صحبت کرده بود....تقریبا روز نمی شد که در این مورد با هم صحبت نکنیم...می گفت خیلی دلش می خواد توی سن پایین ازدواج کنه...فکر می کرد اگه توی این سن ازدواج کنه فاصله سنیش با بچه ش زیاد نمی شه و خلی راحت می تونه با اون ارتباط برقرار کنه...

همیشه منو سر این موضوع سرزنش می کرد...می گفت بد بخت تو که با این سنت ازدواج نکردی دو روز دیگه میدونی فاصله سنیت با بچه ت زیاد می شه نمی تونی باهاش ارتباط برقرار کنی؟؟؟؟....

آخرای ترم بود...کم کم باید جمع و جور می کردیم بر میگشتیم خونه هامون...وقتی داشت می رفت گفت:"ان شاء الله می رم متاهل بر می گردم....

....

ترم دوم تازه شروع شده بود. یه چن روزی توی دانشگاه نمی دیدمش فکر کردم حتمن به قولش وفا کرده و متاهل شده و الان سرگرم زندگیه و چن روزی دیر میاد....

چن رو ز بعد که دیدمش خیلی آروم و سر به زیر شده بود...در حالیکه لبخند طنزآلودی رو حواله ش می کردم گفتم چی شد محمد ازدواج کردی؟؟؟

گفت نه... در حالیکه دیگه اون شور و هیجان گذشته رو نداشت و  خیلی بی تفاوت شده بود...

گفتم چرا؟؟؟؟

لبخندی زد و گفت بابام برام موتور خریده...فعلن از فکر ازدواج اومدم بیرون...یعید می دونم حالا حالاها زن بگیرم....


[ یکشنبه 91/12/6 ] [ 1:27 عصر ] [ ایلیا ] [ دیدگاه () ]

به نام خدا و با سلام

یکی از چیزایی که توی دوستی خیلی مهمه و باعث دوام و استحکام دوستی میشه اینه که بدونیم با دوستامون چطوری رفتار کنیم و روحیاتشونو خوب بشتاسیم....

بعضی وقتا که با یه دوست خیلی صمیمی میشیم به جای اینکه بیشتر بهش احترام بذاریم روز به روز بیشتر بهش بی احترامی می کنیم و بعدش خودمونو توجیه می کنیم که تسقط الآداب بین الاحباب ولی نمی دونیم این آدابی که بین احباب ساقط میشه یه چیز دیگه س نه احترام...

ممکنه یه نفر روحیاتش توی دوستی یه جوری باشه که هر چی بیشتر بهش فحش بدی و بد وبیراه بگی به حساب شوخی و صمیمیت بذاره و نه تنها ناراحت نشه بلکه کلی هم حال کنه. شاید شما هم خیلیا رو دیدید که وقتی میخوان با دوست صمیمیشون صحبت کنن کلی بد و بیراه نثارش می کنن و از هر صد تا حرفی که بهش می زنن نود و نه تاش فحشه و بی احترامیه در حالت عادی ولی چون صمیمی هستن اینا رو ابراز محبت می دونن....

اما باید در رفتار با دوستامون خیلی حساس باشیم بعضیا هستن که حتی گاهی اوقات با یه "تو" شنیدن هم دلشون می شکنه...

مراقب باشیم دل دوستمون رو نشکنیم


[ سه شنبه 91/12/1 ] [ 10:11 صبح ] [ ایلیا ] [ دیدگاه () ]
          

.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

شاعر ، روزنامه نگار و دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق بین الملل دیشب از دست شما سایه خود را کشتم/ من روانی شده ام سر به سرم نگذارید
موضوعات وب