به نام خدا و با سلام

(1)

...

(2)

...

(3)

...

(4)

...

(5)

(ببخشید که همه مطالب این پست نقطه چین شد)

حرفی بزن چیزی بگو تا دلخوشم سازد     کاما، پرانتز ، ازدحام نقطه چین کافی است¹

فعلا پر از ازدحام نقطه چین هستم شاید یه روزی ... 

فقط می تونم بگم:

دل دادن آسان است اما دل بریدن       گاهی میان راه حل ها بهترین است

پی نوشت:

1- شعر از بابک دولتی

به نام خدا و با سلام

(1)

بعد از دو پست قبلی که به موضوع دروغ پرداختم دوست عزیزم میم میم جیم  یک فقره اس ام اس نه ببخشید پیامک(فارسی را پاس بداریم) یعنی پیام کوچک که البته چندان کوچیک هم نبود ارسال کرده ؛ نه بازم ببخشید یادمون رفت فارسی را پاس بداریم فرستاده ( این پاس داشتن فارسی هم واقعا کار سخت و طاقت فرساییه) و گلایه کرده که آقا چرا اینقدر به مسئله دروغ گیر دادی مگه از جونت سیر شدی این همه موضوع که میتونی در باره اونها مطلب بنویسی حالا تو اد رفتی گیر دادی به دروغ بابا بذار مردم زندگیشونو کنن اصلا به تو چه ؟

من هم از اونجایی که میم میم جیم را خیلی دوس دارم و برای اینکه موجبات رنجش خاطر این دوست عزیز فراهم نشه قول میدم این پست راجع به دروغ هیچی ننویسم ؟

حالا راضی شدی آقای میم میم جیم؟

(3)

بازم هم یک اقا یا خانم یا یه خنثی (یعنی یه دو جنسه . ببخشید که من فارسی را زیاد پاس نمیدارم) که هویتشو معلوم نکرده_البته خیلی هم از عشق سر در میاره و فنا فی الله هست_ و با اسم مستعار ناآرام یه کامنتی برای من گذاشته که واقعا نشون میده این شخص مجهول الهویه چقدر نا ارامه _و شاید بخشی از این ناارامی به همین مجهول الهویه بودنش ربط داشته باشه و بخشی هم به خاطر اینکه عاشق هست و به مرحله فنائ الی الله رسیده _ توی این کامنت بعد از اینکه کلی منو به زیور فحش و تهمت و افترا اراسته گفته آقا شما چرا کامنت های وبلاگت را خصوصی کردی و عمومی نمی کنی؟ اصلا تو چقدر جاهلی و هیچی نمیفهمی و برو یه گوش خر بخر و حرفایی ار این قبیل...

باید عرض کنم که این شخص مجهول الهویه ظاهرا نمیدونه که از قدیم گفتن کلوخ انداز را پاداش سنگ است خوب بنده خدا اگه من این کامنتا را عمومی کنم و یکی کامنت شما را بخونه و بخواد به سبک خودت جوابت را بده که دیگه سنگ روی سنگ بنده نمیشه کامنتدونی وبلاگ من میشه محلی برای اینکه افراد حسابی از خجالت همدیگه در بیان  و همدیگه را مزین به انواع و اقسام تعارفات رایج در مملکت کنن اونوقت خر بیار و باقالی جمع کن

تازه یه نکته دیگه هم هست اگه من بخوام این کامنتا را عمومی کنم اونوقت نمیگی این وبلاگو همه جای دنیا  مثل افغانستان و پاکستان و تاجیکستان و نپال و...می بینن بعد اونو چی می گن؟ نمیگن اه اه اه اینو را ببین چقدر بی جنبه هستند جنبه استفاده از اینترنت را ندارن تازه تو ایران هم بهونه دست یه سری ها می افته اونوقت میرن کابل اینترنتی را که از زیر خلیج فارس اومده قطع می کنن دیگه هم درستش نمی کنن اونوقت دستمون هم به هیچ جا بند نیست مگه یادت نیست همین پارسال رفتن کابلو قطع کردن یه هقته اینترنت قطع بود ؟

البته اینجانب به علت اینکه اساسا دانستن را حق مردم نمیدونم  اعتقاد دارم اصلا چه معنا داره که مردم همه چی را بدونن ؟ اصلا بدونن که چی بشه؟ حالا به فرض هم که دونستن چه دردی ازشون دوا میشه ؟ لااقل وقتی نمیدونن بهتر زندگی میکنن و راحتترن چون اینجوری هر بلایی هم بخواد سرشون بیاد یه دفه میاد بدون اینکه از قبل خبر داشته باشن

(4)

از قدیم گفتن :

با خرابات نشینان زکرامات ملاف / هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد

همین چند روز پیش بود که یکی از دوستام یه جمه ای گفت که خیلی ازش خوشم اومد و اونم این بود

وقتی یه درخت میفته همه با تبر میرن سراغش

از اونجایی که منم آدمی هستم که نخود تو دهنم خیس نمیخوره از اون روز هر جا میشینم بدون مقدمه چینی هی این جمله را تکرار میکنم  و از اونجایی که تازگی ها یه اتفاقی تو دانشگاهمون افتاده نمیدونم چرا همه ذهنشون میره سراغ اون اتفاق حالا تقصیر من این وسط چیه که یاد گرفتن این جمله مقارن شده با این اتفاقی که با این جمله تناسب داره ؟ مگه بچه ها نمیدونن که من هر وقت یه جمله را تازه یاد بگیرم _مثل این بچه هایی که تازه یاد میگیرن حرف بزنن و هر چیز جدید که یاد می گیرن هی تکرار می کنن_ تا چند روز هی این جمله را تکرار می کنم؟

اینو می گن سیاست یکی به میخ یکی به نعل زدن

(5)

خدا نکنه ادم توی مردم به یه چیزی مشهور بشه چون اگه مردم نسبت به ادم یه ذهنیتی پیدا کنن دیگه همه کارای ادم را بر اساس همون ذهنیتی که دارن قضاوت می کنن.

اینو گفتم که بگم دیشب توی خوابگاه اتاق بچه های طب اسلامی بودم و از اونجایی که خیلی علاقه داشتم تا بدونم مزاجم چیه در این مورد از بچه سوال کردم و البته واکنش اونا خیلی جالب بود اونا به من گفتن چیه اومدی از ما حرف بکشی  فردا  بری تو وبلاگت مسخرمون کنی ما گول تو را نمیخوریم (البته من آدمی نیستم که اهل مسخره کردن باشم فقط زیاد انتقاد میکنم ) و هر چی هم گفتم بابا این حرفا چیه آخه من چرا باید این کار ها را انجام بدم  گفتند الا بلا که نمیشه از قدیم گفتن توبه گرگ مرگه .

هر چند اونا  به خاطر اینکه بتونن یه نفر را جذب کنن جواب همه سوالامو دادن

به نام خدا و با سلام

(1)

توی روایات اسلامی اومده روزی یه نفر از یکی از امامان معصوم می پرسه ببخشید آقا فدای شما بشم ممکنه که مومن زنا کنه ؟ آقا سری تکون میدن و میگن بله ممکنه سوال کننده دوباره می پرسه ببخشید اقا ممکنه مومن سرقت کنه ؟ آقا دوباره سری تکون میدن و میگن بله ممکنه مومن سرقت کنه؟ حالا نمیدونم آین اقای روای دیگه چند تا سوال می پرسه تا اینکه میرسه به این سوال که آقا ممکنه مومن دروغ بگه ؟ آقا با قاطعیت جواب میده نه! مومن هر گز دروغ نمیگه چون الکذب مفتاح کل شر یعنی دروغ کلید همه گناهانه!

(2)

بازم توی روایات نقل شده از یکی از معصومین که می فرمایند: وای بر کسی که به دروغ مطلبی را بگه تا دیگران را بخندونه وای بر او ! وای بر او! وای بر او ! اینکه امام معصوم سه بار این وا‍ژه وای بر او را تکرار می کنه نشونه اینه که چقدر دروغ بده و ادم باید از اون پرهیز کنه

(3)

البته یه وقت فکر نکنید از نوشتن این مطالب قصد خاصی دارم یا اینکه تریپ درس اخلاق و نصیحت و این جور چیزا دارم میدازم یا اتفاق خاصی افتاده که این چیزا را می نویسم نه اصلا بحث این حرفا نیست الحمد لله ما اونقدر توی جامعه ی خوبی هستیم که اصلا این چیزا معنا نداره همه اهل راستگویی و صداقت هستن حالا اگه یه نفر هم پیدا بشه که اهل دروغ و ریا فریبکاری باشه مطمئن باشید که اون شخص عامل دشمنه و جاسوسه و حتما از نیروهای موساد یا سیا یا سرویسه جاسوسی انگلیسه شک نداشته باشید اگه احیانا با چنین آدمی مواجه شدید حتمااین جاسوس وطن فروش و خائن را به مامورین ذیربط معرفی کنید تا دستگیرش کنن و به سزای اعمال زشتش برسونن و درس عبرتی بشه برای دیگران تا دیگه از این پدر سوخته بازیا در نیاره

(4)

همه اینا را گفتم اما یه چیز یادم رفت بگم که همین چند وقت پیش من با یکی از همین آدما برخورد کردم که دائم دروغ می گفت منم از اونجایی که آدم خیلی هوشیاری هستم بلافاصله در یک عملیات پیچیده پلیسی مراتب را به مراجع ذیصلاح اطلاع دادم و اونا هم اومدن دستیگرش کردن بعدها مشخص شد این بنده خدا توی اعترافاتش به چه چیزایی که اعتراف نکرده معلوم شد که این اجداد این بنده خدا سیصد سال پیش توسط سرویس جاسوسی انگلیس وارد کشور شده و برنامه ریزی کرده بودن تا سیصد سال بعد ( یعنی همین روزا) یه بچه ای تربیت کنن که بیاد و دروغ بگه و پایه های جامعه ما را سست کنه این جا بود که فهمیدم این انگلیسی ها عجب آدمایی هستن برای اینکه به هدفشون برسن چه برنامه هایی که نمیریزن آخه کی فکرش را  می کرد که اینجوری بشه

(5)

فکر کنم خنودن این رباعی از ناصر فیض چندان هم خالی از لطف نباشه البته این نظر منه شاید شما جور دیگه ای بخوایید فکر کنید

گر حوصله تو ناگهان سر برود

یا پای تو زیر چرخ خاور برود

جز توطئه‌های انگلیسش مشمار

حتی کش شلوارت اگر در برود

(6)

.... (سکوت!!!!!!!!!!!!!!!!!)

به نام خدا و با سلام

(1)

چوپان دروغگو فریاد زد : گرگ ، گرگ !

مردم خوش باوری که در کتاب های دوران مدرسه داستان چوپان دروغگو را خوانده بودند پیش خودشان فکر کردند شاید این بار چوپان از ماجرای قبلی که هیچکس حرفش را باور نکرد و گرگ ها گله اش را دریدند درس گرفته و این بار راست می گوید . به همین خاطر  همه برای کمک به سمت او رفتند چوپان که از ماجرای قبلی درس گرفته بود( اما از نوع منفی) برای اینکه دروغش بر ملا نشود چند تا گوسفند را دریده و جلوی چشمان مردم انداخته بود تا مردم حرفش را باور کنند اما غافل از اینکه عده ای از گرگ ها از این ماجرا بو برده و برای دفاع از حیثیت خود برای چوپان تله خطر ناکی گذاشته بودند و چوپان بیچاره بد جوری توی تله افتاد و جلوی همه مردم رسوا شد. گرگ ها هم گوشه ای ایستاده و قاه قاه به حماقت چوپان دروغگو می خندیدند.

(2)

تا حالا به این فکر کردید که چرا در آموزه های دینی ما اینقدر دروغ مذمت شده . تا حالا فکر کردید چرا در بین این همه گناه فقط میگن دروغگو دشمن خداست ؟ تا حالا فکر کردید چرا نمیگن مثلا دزد دشمن خداست ؟

تا حالا فکر کردید چرا گفتند دروغ کلید همه گناهانه و چرا نمیگن دزدی کلید همه گناهانه ؟

من تا حالا زیاد فکر کردم به نتایجی هم رسیدم ولی شما هم اگه تا حالا فکر نکردید حتما فکر کنید . مطمئنا شما هم به نتایج قابل توجهی میرسید

(3)

هر روز دروغ بیشتر خواهد شد

باغ از پی باغ بی ثمر خواهد شد

این شاخه راست هم دروغی است بزرگ

فرداست که دسته تبر خواهد شد

به نام خدا و با سلام

تصویر زیر تقدیر نامه ایه که به عوامل اجرایی همایش ... (بزرگداشت حافظ) اهدا شده

اصلا فکر نکنید که من از آینده خودم ترسیدم و عکس را بر داشتما یا اینکه افرادی منو تهدید کردند خودتون که منو میشناسید چقدر آدم شجاعی هستم و از هیچی نمیترسم این عکسا را هم فقط به خاطر این برداشتم چون دلم میخواد نه بحث تهدیده  و نه هیچ بحث دیگه ای باور کنید جون مامانم راست میگم. 

به عبارت شوکران معرفت  دقت کنید

توضیح:

شوکران یه نوع گیاه سمی هست که در گذشته در یونان باستان برای کشتن و اعدام افراد به کار میرفته و سقراط مشهورترین شخصیتیه که با خوراندن شوکران به قتل رسیده و الان هم به معنای جام زهر به کار میره

یادش بخیر یه استادی داشتیم که میگفت هر جا هر واژه ای شنیدید که به گوشتون قشنگ اومد ازش استفاده نکنید اول ببینید اون واژه معناش چیه بعد اگه به دردتون خورد و به موقع و به جا از اون استفاده کنید ظاهرا نویسنده متن فوق یه استاد اینجوری نداشته تا این مطلب را یه ایشون تذکر بده وگرنه اشتباه به این بزرگی مرتکب نمی شد